وجه تسمیه وادقان
در مورد وجه تسمیه وادقان و تاریخ دقیق پیدایش این دهکده قشنگ و پرفراز و نشیب متاسفانه اطلاعات دقیقی در دست نیست ولی طبق عقاید و نظرات بزرگان و محاسن سفیدان روستا و نیز وجود سفالینه ها و کوزه های قدیمی و مربوط به دوره ی ساسانیان که در منزل یکی از اهالی یافت شد ولی متاسفانه به علت بی خبری و نا آگاهی مردم آن روز روستا توسط چند تاجر و شیاد غریب به قیمت بسیار ناچیزی خریداری و از روستای وادقان خارج گردید می توان قدمت این روستا را تا آن دوران متصور شد.
منبع و ماخذ دیگری که در این خصوص می توان به آن استناد کرد شجره نامه محلی مربوط به امامزادگان روستاست که در آن اشاره می شود که این روستا جزء قلاع سردسیری منطقه چهل حصاران و از توابع حکومتی جنوب مملکت آن روز “ری” می باشد. و اگر فرض کنیم که حادثه شهادت امامزادگان روستا در زمان شهادت امام رضا ( علیه السلام )اتفاق افتاده باشد؛وجه تسمیه وادقان
که واقعیت هم همین است بر این اساس حتما سالیان دراز و متمادی طی شده بوده تا میرسالاران کاروان ها و لشگرهایی که در گذارشان از این روستا می گذشتند و اینجا را محیطی دلپذیر، سرسبز، دوست داشتنی و روح افزا می دیدند و به مدت چند هفته در آن اتراق می کردند قطع به یقین می توان قدمت این دهکده ی سرسبز و دوست داشتنی را به حداقل ۲۰۰۰سال قبل نسبت داد، چه رسد که وجود سفالینه های مربوط به دوره ساسانی، افکار ما را به پنداشت این مهم که قدمت این روستا خیلی فراتر از این تاریخ است سوق می دهد.
اما در خصوص وجه تسمیه وادقان و نام های این روستا باید گفت که قدیمی ترین نام آن ” نرمیان ” است که به معنای جایگاهی پست، کم ارتفاع و محصور مابین چند تپه ماهور و کوه می باشد. نام دیگری که به این روستا نسبت می دهند به آنجا بر می گردد که هنگامی که یکی از سران لشگر امامزادگان بر فراز تپه الله اکبر (میل بلند ) روستا نشسته بوده و نسیم ملایم و شهریاری در حال وزیدن بوده از شدت شوق می فرمایند: ” باد جان پرور می وزد!” و یا اینکه می فرمایند: ” عجب شمال روح افزایی می وزد! ” و به این ترتیب و در اثر گذشت اعصار و ادوار و تغییرات گویش محاوره ای در بستر زمان، ” بادجان ” به ” بادقان ” و ” بادقان ” به ” وادقان ” تغییر نام می یابد. وجه تسمیه وادقان
اما نکات قابل تاملی که در این خصوص وجود دارد اینکه بر خلاف زعم برخی از اهالی محترم که “وادقان” را “سرزمین خون” می دانند و دلیل این اندیشه نیز ترجمه ی تحت اللفظی ” واد ” ( عربی) به معنی واهه و سرزمین و ” قان” (ترکی) به معنای خون می باشد. اما دلایل متقن و محکمی برای رد این طرز تفکر وجود دارد و آن هم این که اصولا برخلاف ترتیب پیدایش و چینش حروف الفبای فارسی که در ترتیب قرار گرفتن حروف در آن ، حرف ” ب ” زودتر از حرف “و” می آید ولی در خصوص تاریخ پیدایش و چینش بیانی حروف ، حرف ” و ” قبل از ” ب” بوجود آمده است. و این نکته ، وجود نام ” بادقان ” قبل از ” وادقان ” را زیر سوال می برد.
نکته قابل توجه دیگر اینکه نویسنده ی شجره نامه امامزادگان در قسمتی از آن، با تاکید بر درست بودن نام ” بادقان ” ، استعمال کلمه ی ” وادقان ” را به جمعیت عوام آن دوره نسبت می دهد.وجه تسمیه وادقان
مزید بر دلایل ذکر شده این مطلب را نیز باید مد نظر داشت که اصولا ترکیب دو کلمه ” واد ” از ادبیات عرب و ” قان ” از ادبیات ترک را هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد و ضمنا هیچ منبع و ماخذ مستندی وجود اقوام عرب و ترک در برهه ای از زمان در این روستا را تایید نمی کند و همه ی اینها استدلال هایی است که استنباط ” سرزمین خون ” از واژه ی ” وادقان ” را رد می نماید.ولی از آن جهت که روزی ، خون نوادگان امام موسی الکاظم (علیه السلام) و یاران با وفایش ، مظلومانه در این دیار به زمین ریخته شده می توان اینجا را “سرزمین خون” نیز نامید.
به هر حال صحیح تر آن است که بگوییم کلمه ی ” واد ” تغییر گویش یافته ی هرچند ناصحیح ” باد “در گذر ایام ، و ” قان ” نیز تغییر شکل یافته ی واژه ی ” گان “( پسوند مکان ساز ) به معنای جایگاه و مکان می باشد و با این تفاسیر ، ” وادقان ” همان ” بادگان ” یا ” بادگانه ” به معنای جایگاه و یا ” سرزمین بادخیز ” می باشد و وزش بادهای موسمی در فصول سرد سال نیز، قوت بخش این فرضیه می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید